- مفعول به
- مفعولی است که عمل فاعل بر آن واقع شود مانند قلم در مثال ذیل: بری التلمیذ قلما (شاگرد قلمی را تراشید) توضیح مراد از وقوع فعل نزد نحویان عبارت از وقوع نسبت در خارج از فاعل بمفعول بهمین جهت ما ضربت زیدا. توضیح، در فارسی مفعول به همان مفعول بی واسطه (صریح) است
معنی مفعول به - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اسم منصوبی است که بعد از واوی که بمعنی مع میباشد واقع و میشود مانند الجبل در مثال زیر: سرت والجبل توضیح مفعول معه در اوستا و پارسی باستان وجود داشته ودر فارسی دری جزو مفعول بواسطه است
یا ظرف عبارت از اسم مکان یا زمانی است که متضمن معنی فی (در) باشد مانند بوم و میل در دو مثال زیر: صمت یوما و مشیت میلا توضیح مفعول فیه در اوستا و پارسی باستان وجود داشته ودر فارسی جزو مفعول بواسطه است: حسن بخانه وارد شد
مفعوله در فارسی مونث مفعول بنگرید به مفعول مونث مفعول، جمع مفعولات